loading...
ایران مطلب| جدیدترین مطالب،جملات کوتاه و زیبا برای فیس بوک،سخنان پند اموز بزرگان
mahdipalang بازدید : 570 شنبه 24 فروردین 1392 نظرات (13)

یادته یه روز بهت گفتم دوست دارم ،میمونم تا ابد من باهات

یادمه گرفتی دستامو آروم تو گوشم گفتی منم میمونم همیشه به پات!

اما........

 

نهتانی بازدید : 1104 یکشنبه 29 مرداد 1391 نظرات (8)

هر چقدر هم که بگویی :

تنهایی خوب است؛

هم من و هم تو میدانیم که:

تنهایی خوب نیست ...

ولی چه میتوان کرد وقتی خوبی نمانده تا به تنهایی ، واژه تنهایی را از تخته سیاه زندگی پاک کند ...

به تنهایی و بدون تو روزگار میگذرانم ؛

ناراحت نباش ، این روزها همه کمکم میکنند باور کنم :

تنهایی خوب است ...

نهتانی بازدید : 548 یکشنبه 29 مرداد 1391 نظرات (1)

کوچه‌های قدیمی را باریک می‌ساختند،

تا آدم‌ها به هم نزدیک‌تر شوند

حتی در یک گذر؛

ما انسانها اکنون چقدر از هم دوریم ...

 

نهتانی بازدید : 1914 یکشنبه 29 مرداد 1391 نظرات (4)

پس از تو، خط قرمز می گذارم

پس از هر بی تو، هرگز می گذارم

مبادا واژه ها دستت بگیرند!

(تو) را در یک پرانتز می گذارم!

.

.

.

به آغوش تو محتاجم

برای حس آرامش

برای زندگی با تو ، پر از شوقم ، پر از خواهـش . . .

.

.

.

یه چیزی همیشه یادت باشه

لطف مکرر میشه حـق مسلم

بیش از حد لطف نکن . . .

.

.

.

همانگونه که قبلا عرض کردم

خودم را عاشق تو فرض کردم

زدم عینک، برای دیدن تو

دو تا چشم دگر هم قرض کردم!

.

.

.

 

نهتانی بازدید : 561 یکشنبه 29 مرداد 1391 نظرات (7)

شعر که میخوانم ، چشمانت را نبند

تو که میدانی ، حافظه ی خوبی ندارم . . . !

--------------------------

حقیقت تلخ است ، اما نه به تلخی تنهایی

تنهایی سخت است ، اما نه به سختی جدایی . .

---------------------

معنای شکست می شوی بعد از من / سروی که نشست می شوی بعد از من

من زنده به گور می شوم بعد از تو / تو مرده پرست می شوی بعد از من . . .

-------------

مى دونى Takzang یعنى چه؟

T: تا

A: آخر

K: خط

Z: زندگیم

A: عاشق

N: نگاه

G: قشنگتم

پس بدون به خاطر کم شارژی نیست که تک میزنم !

نهتانی بازدید : 1124 یکشنبه 29 مرداد 1391 نظرات (2)

بوی گیسوی تو را نیمه شب آورد نسیم

تازه شد در دل من یاد رفیقان قدیم…

-------------

بیا عشقمون رو محکم به هم گره بزنیم و آرزو کنیم این گره هیچ وقت باز نشه

حتی با دندون روزگار!

----

هستی به دلم ، به دل که نه ، در “جانی”

در جان منی و در “دلم” می مانی . . .

نهتانی بازدید : 990 یکشنبه 29 مرداد 1391 نظرات (0)

صندوقچه ای بهر دلت خواهم بود / دریا شوی، تو ساحلت خواهم بود

ای یار تو که قایق عشقم باشی / من هم ملوان زبلت خواهم بود.

----------------------------------

رفیق خوب پزشک زندگیست

تا آخر عمر مریضتم رفیق!

---------------------

متاسفم، دیگه امیدی نیست، افتادی تو معدن دلم

حتی تموم تیم های نجات هم که بیان عمرا نمی تونن بیارنت بیرون!

---------------

قشنگ ترین غزلم را برای شب شعر چشمت نگه داشته ام

پس تو هم زیباترین لبخندت را برای لحظه دیدار نگه دار …

نهتانی بازدید : 879 یکشنبه 29 مرداد 1391 نظرات (1)

اشک از دوریست

سکوت از تنهایی

لبخند از مهربانی

پیام دادن از دلتنگی

--------------------------------------

غم از چشم قشنگت دور باشد

دلت غرق امید و نور باشد

نبینی روز بد ای بهتر از جان

الهی دشمنت رنجور باشد

-----------------------------

شریکم با تو در این درد، منم مثل تو غم دارم / منم محتاج لبخندم منم دستاتو کم دارم

از این بازی طولانی، منم مثل تو دلگیرم / منم با عشق درگیرم منم بی عشق میمیرم…

-----------------------

در عمق آرزوی من است که در وجودت خانه ای داشته باشم، حتی به مساحت یک یاد…

-----------------

نقش کردم رخ زیبای تو بر خانه ی دل / خانه ویران شد و آن نقش به دیوار بماند…

نهتانی بازدید : 931 یکشنبه 29 مرداد 1391 نظرات (0)

باید فراموشت کنم، چندیست تمرین میکنم، من میتوانم میشود، آرام تلقین میکنم.

کم کم ز یادم میبری، کم کم زیادم میروی، این روزگار و رسم اوست

این جمله را با تلخیش صد بار تمرین میکنم !

------------------------------------------

یه سلام عاشقونه با یه بغض بی بهونه / مینویسم تا بدونی یاد تو تو دل میمونه !

-------------------------------------

یه کفش همه وجودشو فدای کسی میکنه که پا تو دلش میذاره

کفشتم رفیق !

---------------------------

میشود در آسمان زندگی یک سبد از غنچه های یاس داشت

یا که در سوز و گداز شمع عشق

مثل پروانه کمی احساس داشت…

-----------------

هرکس به یادم هست به یادش باش

اگر کنارم نیست، کنارش باش

اگر تنهاست پناهش باش

و اگر غم دارد غمخوارش باش…

نهتانی بازدید : 440 یکشنبه 29 مرداد 1391 نظرات (1)

تنها نرو ! این راه رفتن نیست ..

دنیای تو چیزی به جز من نیست

تو از خودت چیزی نمیدونی

تنها نرو ! تنها نمیتونی ..

من حال این روزاتو میدونم .

چیزی نگو ! چشماتو میخونم ..

سلامتی رفیقی که اسم ما گوشه موبایلش خاک میخوره!

نهتانی بازدید : 374 جمعه 20 مرداد 1391 نظرات (1)

غضنفر ميره کتابخونه، داد مي‌زنه يه ساندويچ بدين با سس اضافه.

آقاهه بهش مي‌گه: آقا! اينجا کتابخونه هست.

غضنفر مي‌گه: ببخشيد… بعد يواش در گوش آقاهه مي‌گه: يه ساندويچ بدين با سس اضافه!!!

نهتانی بازدید : 371 جمعه 20 مرداد 1391 نظرات (4)
گل آفتابگردان را گفتند:
چراشبها سرت را پايين مي اندازي؟
گفت :ستاره چشمک ميزند، نميخواهم به خورشيد خيانت کنم
به سلامتي همه اونايي که مثل گل آفتابگردان هستند . . .
نهتانی بازدید : 364 جمعه 20 مرداد 1391 نظرات (0)
از يه ديوونه ميپرسن چرا ديوونه شدي؟ميگه من زن گرفتم كه يك دختر 18 ساله داشت دختر زنم با بابام ازدواج كرد.پس زن من مادر زن پدر شوهرش شد.
دختر زن من پسري زاييد,كه داداش من و نوه زنم بود پس نوه ي منم بود پس من پدربزرگ داداشم بودم.زن من پسري زاييد,كه زن پدرم خواهر ناتني پسرم و مادر بزرگ اون شد پس پسرم داداش مادر بزرگش بود و من خواهرزاده ي پسرم شدم پس پسرم دايي من بود!
تو بودي ديوونه نميشدي.
نهتانی بازدید : 347 جمعه 20 مرداد 1391 نظرات (0)
تا کنون راجع به رابطه دو چشم خود با يکديگر فکر کرده ايد؟
هيچگاه يکديگر را نمي بينند.
با هم مژه مي زنند.
با هم حرکت مي کنند.
با هم اشک مي ريزند.
... با هم مي بينند.
با هم مي خوابند.
با هم شراکت و ارتباط عميق حسي دارند.
ولي وقتي يک زن را مي بينند، يکي چشمک مي زند و ديگري نمي زند!
نتيجه مي گيريم که زن توانايي قطع هر ارتباطي را دارد!!
نهتانی بازدید : 400 جمعه 20 مرداد 1391 نظرات (0)
هميشه کسي رو انتخاب کن که اونقدر قلبش بزرگ باشه که نخواهي براي اينکه تو قلبش جا بگيري خودت رو کوچک نکني
نهتانی بازدید : 369 جمعه 20 مرداد 1391 نظرات (0)
دختره تلفن دوست پسرش زنگ ميخوره برميداره جواب ميده
يارو ميپرسه:شما؟
دختره ميگه:من خواهرشم…شما؟؟؟
طرف ميگه:من همين الان فهميدم مادرتم
نهتانی بازدید : 326 جمعه 20 مرداد 1391 نظرات (0)
روباهى داشت با موبايلى شماره ميگرفت زاغه از بالاى درخت گفت:
پايين آنتن نميده بده برات شماره بگيرم!!
روباه تا موبايل رو داد به زاغ
زاغ گفت: اين عوض اون قالب پنيري که کلاس سوم ابتدايى ازم زدي .....پدرسگ
نهتانی بازدید : 328 جمعه 20 مرداد 1391 نظرات (1)
 سرکلاس دو خط سياه موازي روي تخته کشيد!! خط اولي به دومي گفت ما مي توانيم زندگي خوبي داشته باشيم ..!! دومي قلبش تپيد و لرزان گفت : بهترين زندگي!!! در همان زمان معلم بلند فرياد زد : " دو خط موازي هيچگاه به هم نمي رسند" و بچه ها هم تکرار کردند: ....دو خط موازي هيچگاه به هم نمي رسند مگر آنکه يکي از آن دو براي رسيدن به ديگري خود را بشکند !!
نهتانی بازدید : 450 جمعه 20 مرداد 1391 نظرات (1)

قديمي ولي خواندني....

شب امتحان، سه تا دانشجو به يک مهموني دعوت مي شوند. بعد از مذاکرات مهم! با همديگه تصميم مي گيرند برن مهموني و امتحان رو بي خيال بشوند و يک بهانه براي استاد جور کنند تا روز ديگري امتحان بدهند.
خلاصه اون شب مي روند مهماني و چند ساعت بعد از زمان امتحان مي روند پيش استاد و به استاد مي گويند که : ماشينمان شب امتحان پنچر شد و به علت نداشتن زاپاس مجبور شديم پياده برگريدم و دير رسيديم و خلاصه از ...اين خالي بندي ها ..، و از استاده مي خوان که اگه مي شه ما فردا بيايم امتحان بديم.
استاده مي گه اشکالي نداره فردا بياييد امتحان بديد.
صبح روز بعد که سر جلسه امتحان حاضر مي شوند استاد مي گه هر کس يک اتاق جداگانه بشينه و بعد سوالات رو تقسيم مي کنه. استاد تنها يک سوال تو امتحان داده بود:
کدام چرخ ماشين شب امتحان پنچر شده بود؟

نهتانی بازدید : 332 جمعه 20 مرداد 1391 نظرات (0)

مامانم: پسرمون شام نخورد..خاک به سرم..حتمأ معتاد شده..

بابام: نه بابا حتمأ بيرون يه چيزي با اون دخترا کوفت کرده...

پي نوشت.: و هيچکس ندانست من هيچوقت خورش کدو دوست نداشتم.

نهتانی بازدید : 310 جمعه 20 مرداد 1391 نظرات (0)
سخن عاشقانه گفتن دليل عشق نيست
عاشق كم است سخن عاشقــــانه فراوان ...
عشق عادت نيست ،
عادت همه چيز را ويران مي كند از جمله عظمت دوست داشتن را ...
از شباهت به تكرار مي رسيم ، از تكرار به عادت ، از عادت به بيهودگي از بيهودگي به خستگي و نفرت ...
نهتانی بازدید : 365 جمعه 20 مرداد 1391 نظرات (0)
روزي پسربچه اي وارد بستني فروشي شد و پشت ميزي نشست. خدمتکار براي سفارش گرفتن سراغش رفت.
پسر پرسيد بستني با شکلات چند است؟
خدمتکار گفت 50 سنت
پسر دستش را در جيبش کرد وتمام پول خردهايش را در آورد و شمرد. بعد پرسيد بستني ساده چند است؟
خدمتکار با توجه به اينکه تمام ميزها پرشده بود و عده اي هم بيرون منتظر خالي شدن ميز بودند با بي حوصلگي و با لحني تند گفت 35 سنت.
پسر: لطفا يک بستني ساده بياوريد.
خدمتکار بستني را آورد و صورتحساب را روي ميز گذاشت و رفت. پسر بستني اش را تمام کرد و پولش رابه صندوقدار پرداخت. هنگاميکه خدمتکار براي تميز کردن ميز بازگشت، گريه اش گرفت. پسربچه روي ميز کنار ظرف خالي، 15سنت براي او انعام گذاشته بود
نهتانی بازدید : 307 جمعه 20 مرداد 1391 نظرات (1)

اينايي که با موبايل بهشون زنگ ميزني و يهو قطع ميشه وسطش...بعد دوباره زنگ ميزني ميبيني اشغاله، ميفهمي اون داره تو رو ميگيره...بعد يه کم صبر ميکني اون زنگ بزنه هيچ خبري نميشه، ميفهمي اون زنگ زده ديده اشغاله فهميده تو داري زنگ ميزني صبر کرده تو زنگ بزني...بعد تو دوباره زنگ ميزني ميبيني اشغاله...ميفهمي صبرش تموم شده و تصميم گرفته خودش زنگ بزنه....دوباره صبر ميکني و .....همين طوري اين داستان ادامه داره

....خو لامصب ميبيني که من زنگ زدم از اول! قطع شد صبر کن خودم ميگيرم چرا رو اعصاب خودت و خودم رژه ميري ؟؟

نهتانی بازدید : 389 جمعه 20 مرداد 1391 نظرات (1)
ناشناس : سلام خوشگله ،دوست پسر داري ؟
-بله ،شما؟
-من داداشتم ،صبر کن بيام خونه به حسابت ميرسم .
____________________________
... شماره ناشناس بعدي :
... -دوست پسر داري؟
-نه نه اصلا
-من دوست پسرتم ......واقعا که ...
-عزيزم به خدا فکر کردم که تو داداشمي !!!
- خوب داداشتم ديگه ،صبر کن خونه برسم من ميدونم و تو....
نهتانی بازدید : 342 جمعه 20 مرداد 1391 نظرات (0)
مکالمه دو پسر :
پسر اول: چقدر خپل شدي مرتيکه …
شبيه خرساي قطبي شدي الاغ….
کمتر بخور ، از صبح تا شب مثل گاو آت و آشغال ميخوري
معلومه انقدر دايره ميشي ديگه …
پسر دوم : خفه شو عوضي. حرف تو زر مفت هم نيست
( محکم تر شدن دوستي بين دو پسر و تموم شدن مکالمه با خنده )
مکالمه دو دختر :
دختر اول: خوشگلم يه مقدار تپل شدي ولي بهت مياد عزيزم …
دختر دوم: تو هم دماغت بعد عمل يه ذره زيادي کوچيک شده ولي بازم خوشگلي نانازم
( از فرداي روز مکالمه هيچ رابطه اي بين دو دختر مشاهده نشده )
نهتانی بازدید : 324 جمعه 20 مرداد 1391 نظرات (0)
بزرگترين آرزوي اونايي که کارتون کارآگاه کجت رو ميديدن اين بود که قيافه ي اوني که گربه رو ناز ميکرد رو ببينن
نهتانی بازدید : 306 جمعه 20 مرداد 1391 نظرات (0)
يارو دنده عقب داشته از سربالايي مي رفته بالا بهش ميگن چرا دنده عقب مي ري مي گه مي ترسم جا نباشه دور بزنم موقع بر گشتن مي بينن داره بازم دنه عقب مياد مي گن حالا چرا دنده عقب مياي مي گه آخه جا بود دور زدم!!
نهتانی بازدید : 368 جمعه 20 مرداد 1391 نظرات (1)
زني مشغول درست کردن تخم مرغ براي صبحانه بود.
ناگهان شوهرش سراسيمه وارد آشپزخانه شد و داد زد : مواظب باش ، مواظب باش ، يه کم بيشتر کره توش بريز….
واي خداي من ، خيلي زياد درست کردي … حالا برش گردون … زود باش
بايد بيشتر کره بريزي … واي خداي من از کجا بايد کره بيشتر بياريم ؟؟ دارن مي‌سوزن مواظب باش ، گفتم مواظب باش ! هيچ وقت موقع غذا پختن به حرفهاي من گوش نمي‌کني … هيچ وقت!! برشون گردون ! زود باش ! ديوونه شدي ؟؟؟؟ عقلتو از دست دادي ؟؟؟ يادت رفته بهشون نمک بزني … نمک بزن … نمک …
زن به او زل زده و ناگهان گفت : خداي بزرگ چه اتفاقي برات افتاده ؟! فکر مي‌کني من بلد نيستم يه تخم مرغ ساده درست کنم؟
شوهر به آرامي گفت : فقط مي‌خواستم بدوني وقتي دارم رانندگي مي‌کنم، چه بلائي سر من مياري.
نهتانی بازدید : 380 جمعه 20 مرداد 1391 نظرات (1)

طرح آمارگيري خانوار:

- شما چند تا بچه دارين؟

- دو تا

- ولي تو شناسنامه که نوشته سه تا.

- اونو ميگي؟ دکور خونست. کامپيوترو خريديم تو کارتونش بود. اشانتيونه کامپيوتره. فقط وقتهايي که اينترنت قطع ميشه ميره بيرون يه دوري ميزنه
=))

نهتانی بازدید : 323 جمعه 20 مرداد 1391 نظرات (1)

تو دستشويي پارک بودم که ديدم يکي داره در ميزنه.....
بعد از 10 ثانيه گفت : سلام چطوري؟
منم خجالت زده گفتم: خوبم مرسي!
گفت: چيکار ميکني؟
گفتم:آدم اينجا چيکار ميکنه؟!؟
... ... ... دوباره گفت :ميتونم الان بيا اونجا؟
عصباني شدم گفتم:نه هنوز خودم کار دارم
يهو ديدم داره ميگه:
"من بعدا بهت زنگ ميزنم. الان يه ديونه اي تو دسشويي داره جواب سوالاي منو ميده."

ديگه نميخواستم بيام بيرون

نهتانی بازدید : 340 جمعه 20 مرداد 1391 نظرات (0)

حتما بخونيد..

خونه ي يه بنده خدايي دعوت بوديم ، بعد يه دختر کوچولو داشتن ,منم مغزم به خاطرِ يه موضوعي کلاً هنگ بود ، بچه رو به روم رو پاي مامانش نشسته بود ,هي ميگفتم بيا پيش عمو سارا جان ، بيا عزيزم ، بيا يه بوس بده ...خلاصه در حال بفرما زدن بودم که با ضربه ي آرنج دوستم مواجه شدم !گفتم چته ؟مگه مرض داري ؟گفت: دِ نـَـه دِ احمق سارا اسم مامانست ، اسمش ساريناست !!تا آخر مجلس يه گوشه نشسته بودم، فقط مثه احمقا در و ديوار رو نيگا ميکردم !! :|

نهتانی بازدید : 301 جمعه 20 مرداد 1391 نظرات (2)
به سلامتي‌ اون دختري که وقتي‌ تو خيابون يه لکسوز واسش بوق ميزنه بازم سرشو ميندازه پايين و زير لب ميگه: اگه 730 هم
داشته باشي‌... چرخ پرايد عشقمم نيستي!!!
نهتانی بازدید : 334 جمعه 20 مرداد 1391 نظرات (0)
نبود...پيدا شد...آشنا شد...دوست شد...مهر شد...
گرم شد...عشق شد...يار شد...تار شد...بد شد...
رد شد...سرد شد...غم شد...بغض شد...اشك شد...
آه شد...دور شد...گم شد...
نهتانی بازدید : 290 جمعه 20 مرداد 1391 نظرات (0)
غضنفر با دختره دوست مي شه مي گه ببخشيد اسم شما چيه؟ دختره مي گه من اسمم شراره است ولي بچه ها صدام مي کنن شراب. لره مي گه : منم اصغرم بچه ها صدام مي کنن عرق سگي
نهتانی بازدید : 345 جمعه 20 مرداد 1391 نظرات (0)
روز قيامت خدا مي گه مردي زن ذليل برن اون طرف وايستن بقيه اين طرف. همه مردا مي رن تو قسمت زن ذليل ها وي ميستن به جز يک نفر. خدا هيجان زده مي شه کلي اون مرد رو تشويق مي کنه و بعد ازش مي پرسه: تو چرا نرفتي اون طرف؟ آقاهه مي گه: زنم گفته همين جا وايسا جُم نخور تا من برگردم.
نهتانی بازدید : 324 جمعه 20 مرداد 1391 نظرات (2)

قديمي ولي خيلي باحال ....حتما بخونيد....

دختر :من امروز عمل باز قلب دارم
پسر :مي دانم
دختر :دوست دارم
پسر :من عاشقتم عزيزم
.
....
.
دختر به هوش مياد
دختر :اون کجاست
پدر:تو نمي داني چه کسي قلبش را به تو هديه کرده؟
دختر:اون.. .(شروع کرد به گريه)
پدر :شوخي کردم رفته دستشويي الان بر مي گرده:)))))

نهتانی بازدید : 364 جمعه 20 مرداد 1391 نظرات (0)
هر وقت خواستي بدوني کسي دوستت داره تو چشماش زول بزن تا عشق رو تو چشماش ببيني اگه نگات کرد عاشقته . اگه خجالت کشيد بدون برات ميميره . اگه سرشو انداخت پايين و يه لحظه رفت تو فکر بدون بدونه تو ميميره و اگر هم خنديد بدون اصلا دوست نداره
نهتانی بازدید : 323 جمعه 20 مرداد 1391 نظرات (0)

يک هميشه يک است. شايد در تمام عمرش نتوانسته بيش از يک باشد.

امابعضي اوقات مي تواند خيلي باشد:

يک دنيا ،
...
يک سرنوشت ،

يک خاطره ،

يک عشق پاک،

و يا " يک دوست خوب

نهتانی بازدید : 344 جمعه 20 مرداد 1391 نظرات (0)
چی تو چشاته که تورو اینقدر عزیز میکنه
این فاصله داره منو بی تو مریض میکنه

این که نگات نمیکنم یعنی گرفتار توام
رفتن همه ولی نترس من که طرفدار توام

هرچی سرم شلوغ شد رو قلب من اثر نذاشت
بدوت تو دنیای من انگار تماشاگر نداشت

منو نمیشه حدس زد با این غرور لعنتی
هیج وقت نخواستم ببینیم تو لحظه ناراحتیم

میخواستم نبخشمت یکی ازت تعریف کرد
دیدن تنهایی تو منو بلاتکلیف کرد

بیا و معذرت بخواه از جشنی که خراب شد
از اون که واسه انتقامم از تو انتخاب شد

تعداد صفحات : 2

درباره ما
به persiansubject (ایران مطلب) خوش آمديد در اين وبسایت شما از جديد ترين و بهترين مطالب ديدن خواهيد کرد لطفا برای حمایت از ما در نظرسنجی سایت شرکت کنید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    نظرسنجی
    چه مطالبی را بیشتر میپسندید !!
    آمار سایت
  • کل مطالب : 156
  • کل نظرات : 128
  • افراد آنلاین : 44
  • تعداد اعضا : 170
  • آی پی امروز : 55
  • آی پی دیروز : 48
  • بازدید امروز : 65
  • باردید دیروز : 103
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 801
  • بازدید ماه : 801
  • بازدید سال : 15,529
  • بازدید کلی : 345,696